سکته مغزی باعث شد که چشم راست سگ نگهبان دچار اختلال بینایی شود و هنوز نمی توانست راه برود.
به مدت شش هفته، او با صاحبش سر کار رفت (و همکاران می توانستند به بهبود او شهادت دهند).
او باید هر دو ساعت یک بار برای ادرار کردن و مدفوع کردنش انجام می شد و به عقب او کمک می شد.
به نظر می رسید که یک ویلچر سگ سرابی در آینده او باشد. بعد یک روز بلند شد و راه افتاد. توسط خودش! ناپایدار و ضعیف – راه می رفت! او دو داروی هومیوپاتی را نیز برای ضعف خود مصرف کرد (ژلسمیوم و هایپریکوم). لحظه شگفت انگیزی بود.
او اکنون پنج ماه پس از تروما می گذرد و حالش خوب است. او هنوز هم گاهی ضعیف است، مخصوصاً وقتی هوا سرد است.
اما سگی نیست که تا این حد به مرگ نزدیک شده باشد. او دقیقاً همانطور که یک داچشوند باید عمل کند. می دود، لبخند می زند، غذا می خورد، و معلوم است که خوشحال است و بیشتر خود قبلی اش.
زمانی که اسکار در وضعیت بدتر خود بود، صاحبان آن پذیرفته بودند که روزهای او به شماره افتاده است و نمی دانستند که او چند خواهد شد.
از این که بدانیم او شانس دومی دریافت کرده است و مدتی طولانیتر همراه آنهاست، احساس رضایت میکند.
صاحبان داچشوند می دانند که این سگ ها چقدر راحت، خونگرم، فداکار و قلمرو هستند مانند سنگ قیمتی می درخشند.
به لطف طب سوزنی و هومیوپاتی به او در ۱۶ سالگی شانس دوم داده شده است.
همه ما مسئولیت مراقبت از سلامت خود و گرفتن تصمیمات خوب را داریم. آیا این خوب نیست که بدانید روش هایی وجود دارد که ایمن، طبیعی هستند و برای بهبودی با بدن کار می کنند؟
این یک داستان واقعی از یک موقعیت تهدید کننده زندگی است که به طب سوزنی جیوه قرمز پاسخ داده و قدرت شفابخش آن را نشان می دهد. منتظر یک موقعیت تهدید کننده زندگی نباشید تا از آن استفاده کنید.
- منابع:
- تبلیغات:
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.